loading...
پسرایرانی
روز مادر و روز زن مبارک

x391fwqupluk7dpk322 جدیدترین اس ام اس روز زن

 

توجه : شما هم به جمع هزاران دختر و پسر ایرانی بپیوندید !!!
برای دریافت مقالات سایت در ایمیل خود حتما در گروه اینترنتی ما به صورت رایگان عضو شوید تا از تمام امکانات آن بلامانع بتوانید استفاده کنید.

برای عضویت در گروه ما اینجا کلیک کنید
www.IranianBoy.Ir

فروش ویژه نیم ست تیتانیوم (طرح حریم سلطان)

 

 

روش خرید: برای خرید پس از کلیک روی دکمه زیر و تکمیل فرم سفارش، ابتدا محصول مورد نظر را درب منزل یا محل کار تحویل بگیرید، سپس وجه کالا و هزینه ارسال را به مامور پست بپردازید. جهت مشاهده فرم خرید، روی دکمه زیر کلیک کنید.

 

قیمت: 44000 تومان
 


ساپورت طرح دار نیکی تا

خـريد پستي >> قيمت فقـط : 22.000 تـومان

این محصول در چهار رنگ مشکی، سرمه ای،طوسی و قهوه ای تیره عرضه شده است

(لطفا در هنگام ثبت سفارش رنگ مورد نظر را انتخاب کنید)

 
پسر ایرانی بازدید : 562 2012/12/03 نظرات (0)
یک جوان روستایی که در شهر صالح‌آباد شغل آزاد دارد به خبرنگار ما گفت: در یکی از شبهای اخیر که کارم تمام شد و مغازه‌ام را بسته بودم، سوار خودروام شدم تا به منزلم در روستا بروم، ...


هنوز از شهر خارج نشده بودم که همسرم به همراهم تماس گرفت که نان نداریم به همین منظور مقابل یک نانوایی که محیط تاریکی بود نگه داشتم و چند قرص نان خریدم.
این جوان 35 ساله می‌افزاید: با عجله سوار خودروام شدم و از شهر صالح‌آباد خارج شدم و در طول مسیر آواز می‌خواندم تا از تنهایی به درآیم.
وی خاطرنشان کرد: جاده و اتاق خودرو کاملاً تاریک بود، در حالی که به یک کیلومتری روستا نزدیک می‌شدم گهگاهی شبح و سایه‌ای بر روی آینه بالای سرم ظاهر می‌شه و گاهی هم صدای نفسی خفیف به گوشم می‌رسید ترس و وحشت تمام وجودم را فرا گرفته بود، در آن لحظات مدام آیت الکرسی و دعا می‌خواندم تا شاید به خیال خود از شر جن رهایی یابم.
وی اضافه کرد: در آن لحظه فقط مستقیم به مسیر جاده نگاه می‌کردم و مدام بر سرعت اتومبیل می‌افزودم و حتی می‌ترسیدم که به اطراف و به صندلی عقب نگاه کنم و یا خودرو را متوقف کنم تا ببینم چه خبر است!
در توهم حضور جن بودم که به محض نزدیک شدن به ورودی روستا، دستی به سوی من دراز شد، فریادی کشیدم و ماشین از اختیارم خارج و در حاشیه خاکی جاده خاموش شد.
وی افزود: پس از توقف کامل و خودرویی که بعداً به کمک آمد تازه متوجه شدم که مسافرم جن نیست بلکه پیرزن سالخورده‌ای از روستایمان است که از شدت سرما پشت صندلی راننده کز کرده بود و زمانی که مقابل نانوایی توقف کرده بودم سوار شده است و در ورودی روستا هم کرایه‌اش را به سوی من دراز کرده تا حساب کنم.
این راننده جوان می‌گوید: با ناراحتی تمام به وی پرخاش کردم که چرا مادر زمان سوار شدن اجازه نگرفتی و به من چیزی نگفتی؟! که در پاسخ با کمال خونسردی و آرام لبخندی به من زد و گفت: ببخشید فکر کردم متوجه شده‌ای پسرم! اما هر چه بود به خیر گذشت و خدا به من و تو رحم کرد، برو یک صدقه بده!!

برچسب ها جن , توهم , پسر ایرانی ,
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    نظر شما درباره مطالب و طراحی سایت چیست؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 762
  • کل نظرات : 191
  • افراد آنلاین : 5
  • تعداد اعضا : 360
  • آی پی امروز : 75
  • آی پی دیروز : 83
  • بازدید امروز : 737
  • باردید دیروز : 768
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 3,631
  • بازدید ماه : 8,491
  • بازدید سال : 40,178
  • بازدید کلی : 1,218,573
  • کدهای اختصاصی
    دانلود نرم افزار
    firefox
    New Version
    Google Chrome
    New Version
    Internet Explorer
    New Version
    IDM
    New Version
    Orbit
    New Version
    kaspersky
    New Version
    ESET NOD32
    New Version
    FlashGet
    New Version
    LimeWire
    New Version
    Alcohol 120%
    New Version
    Nero
    New Version
    K-Lite Codec Pack
    New Version
    WinRAR
    New Version
    Babylon
    New Version
    JetAudio
    New Version
    Winamp
    New Version
    CuteFTP
    New Version
    Yahoo! Messenger
    New Version
    TuneUp
    New Version
    WinZip
    New Version

    Site Logo
    Download Logo
    IranianBoy.Ir

    Imporant
    ارسال پیام
    IranianBoy.Ir