loading...
پسرایرانی
روز مادر و روز زن مبارک

x391fwqupluk7dpk322 جدیدترین اس ام اس روز زن

 

توجه : شما هم به جمع هزاران دختر و پسر ایرانی بپیوندید !!!
برای دریافت مقالات سایت در ایمیل خود حتما در گروه اینترنتی ما به صورت رایگان عضو شوید تا از تمام امکانات آن بلامانع بتوانید استفاده کنید.

برای عضویت در گروه ما اینجا کلیک کنید
www.IranianBoy.Ir

فروش ویژه نیم ست تیتانیوم (طرح حریم سلطان)

 

 

روش خرید: برای خرید پس از کلیک روی دکمه زیر و تکمیل فرم سفارش، ابتدا محصول مورد نظر را درب منزل یا محل کار تحویل بگیرید، سپس وجه کالا و هزینه ارسال را به مامور پست بپردازید. جهت مشاهده فرم خرید، روی دکمه زیر کلیک کنید.

 

قیمت: 44000 تومان
 


ساپورت طرح دار نیکی تا

خـريد پستي >> قيمت فقـط : 22.000 تـومان

این محصول در چهار رنگ مشکی، سرمه ای،طوسی و قهوه ای تیره عرضه شده است

(لطفا در هنگام ثبت سفارش رنگ مورد نظر را انتخاب کنید)

 
پسر ایرانی بازدید : 1549 2012/09/09 نظرات (1)

»فـرزانه« دختر نوجوانى بود كه بدون هیچ مشكلى همراه والدینش زندگى مى‌كرد تا اینكه چندى قبل شوهرخواهر او به نام »سعید« دچار وسـوسه شد و با هدف تصاحب خواهرزنش، »فرزانه« را به اجبار ربود و به محلى نامعلوم فرار كرد. ‌ ‌در پى ناپدید شدن دختر 17ساله خانواده او به جست‌وجو پرداختند و در حالى كه مى‌دانستند »سعید« مقصر این ماجرا است بدون اینكه ابتدا به مـراجـع قضایى متوسل شوند درصدد برآمدند خودشان این مشكل را حل كنند.

‌ ‌10 روز پس از این واقعه در حالى كه خانواده فرزانه به بن بست رسیده و از سر ناچارى اقدامات قانونى را نیز انجام داده بودند دختر نوجوان از سوى مرد آدم‌ربا آزاد شد و به خانه بازگشت. پس از آزادى فرزانه به دستور بازپرس دادسراى عمومى اصفهان شوهرخواهر وى بازداشت شد اما غائله در همین جا به پایان نرسید. ‌ ‌گزارش عبرت مى‌افزاید؛ دختر نوجوان كه 10 روز بحرانى را پشت سر گذاشته بود این بار در وضعیتى بدتر قرار گرفت. او از آن پس مجبور بود رفتارهاى تند خانواده خود و آزارهاى كلامى آنان را تحمل كند و این شكنجه‌هاى روحى و روانـى زمانى شدت گرفت كه اطرافیان این خانواده به جاى تلاش براى فیصله دادن به بحران به این موضوع دامن زدند و با حرف‌ها و شایعه‌هاى خود سبب شدند فرزانه و پدرش تمامى درها را به روى خود بسته شده ببینند.

‌در این میان فرزانه با وجود رفتارهاى اطرافیان تصمیم گرفت درس و تحصیلاتش را ادامه دهد اما آتش هوس سعید هم چنان شعله‌ور ماند و این بار خانواده داماد دربند، شروع به تهدید فرزانه و پدرش كردند و اقداماتى را براى بى‌ا~برو كردن دختر نوجوان انجام دادند. از سویى مزاحمت‌هاى مكرر این مرد در مسیر مدرسه باعث شد كه خانواده تصمیم به جلوگیرى از ادامه تحصیل او بگیرند. ‌در این بین فشار جهت طلاق خواهر بزرگتر و ازدواج اجبارى فرزانه از سوى مرد هوسران شدت گرفت تا آنجا كه بنا بر اعترافات متهم به قتل، پاسخ پدر به دختر فقط یك جمله بود؛ »یا باید خودم را بكشم یا تو را تا از همه این مشكلات رهایى یابم.«

ساعاتى قبل از جنایت

اكنون پدر و دختر كه از یافتن راه حلى منطقى ناتوان بودند در برابر یك تصمیم قرار گرفتند كه هر دو سرش پایانى جز مرگ نبود.

فرزانه پس از شنیدن گفته‌هاى پدر، به فكر فرو رفت و مرد 53 ساله نیز در این اندیشه غرق شد كه كدام یك از گزینه‌ها را انتخاب كند. هر دو نفر ساعاتى بعد به نتیجه‌اى یكسان رسیدند. ‌ ‌

»احمد« در اعترافاتش به پلیس توضیح داد كه فرزانه پذیرفت خودش كشته شود تا پدر زنده بماند. نخستین ساعات بامداد چهارشنبه بود كه فرزانه به انتهاى راه رسید. ‌احمد در حالى كه همسرش خواب بود به همراه دختر بزرگ خود بر بالین فرزانه حاضر شد؛ دختر جوان در سكوت دست خواهر بزرگش را گرفت و اجازه داد تا پدر او را به كام مرگ بكشاند. ‌ ‌به این ترتیب احمد در حالى كه سایرین نیز در صحنه حضور داشتند دختر خود را خفه كرد و در نهایت موضوع به پلیس اطلاع داده شد. ‌ ‌

حقایق موجود بیانگر این است كه درست یك روز قبل از این واقعه فرزانه به جهت شكایت پدرش از سعید، شوهر خواهرش و با توجه به موضوع ربوده شدنش توسط پلیس بازداشت شده و پس از حضور در مرجع قضایى و با قرار قانونى تحویل پدرش مى‌شود و در حالى كه نگرانى از اتفاقات بعدى را در سر مى پروراند به خانه باز مى‌گردد. ‌ ‌

در طى این مدت و حسب اظهارات موجود، وى گرفتار حملات لفظى و فیزیكى شده و تا پاسى از شب سه شنبه به مجادله با والدین مى‌پردازد. به نظر مى‌رسد در این میان یك تصمیم جمعى براى تنبیه جدى وى وجود داشته، به گونه اى كه شنیده شده درگیرى لفظى همچنان ادامه پیدا مى‌كند. ‌ ‌

احـمـد در گـفـت‌وگویى با عبرت با تشریح مشكلاتى كه براى دخترش رخ داده بود گفت: هفت ماه پیش دختر بزرگترم را به عقد سعید در آوردم، اما مرتباً بین آنها اختلاف وجود داشت و این مساله موجب نگرانى خانواده شده بود. بارها به خانواده دامادم مراجعه كردم تا تكلیف را روشن كنند اما هیچ تغییرى صورت نگرفت. احمد در حالى كه به شدت مى‌گریست، گفت: اخیراً به خانواده دامادم گفتم كه برایتان هدایاى عید را خواهیم آورد ولى نه تنها از پذیرش من خوددارى كردند بلكه در كمال وقاحت موضوع فسخ ازدواج دختر اول و علاقه پسرشان به دختر دومم را طرح نمودند. ‌‌همین ایام سفرى براى ما پیش آمد و ناچار به قصد زیارت منزل را ترك كردیم و پس از بازگشت متوجه عمیقتر شدن مشكلات دختر بـزرگم شـدیم. ‌بـه گـونه‌اى كه وى اظهار كرد شوهرش حتى از خوردن غذاى پخت او خوددارى مى‌كند و هنگامى كه به پرس و جو در این رابطه پرداختم، این بار وى با صراحت درخواستش را مطرح نمود. ‌ ‌اما از آنجا كه این كار را خلاف شرع و قانون مى‌دانستم، به شدت در مقابل خواسته او مقاومت نموده و از پذیرشش امتناع كردم. ولى مزاحمت‌ها همچنان ادامه داشت و زخم‌زبان‌ها و حرف‌هاى مردم نیز به آن اضافه شد تا جایى كه حتى قادر نبودم به كوچه بروم و در مسجد نماز بخوانم. ‌ ‌

اندكى پس از آن تصمیم گرفتم فرزانه را به مدرسه بفرستم، اما مزاحمت ها مجدداً آغاز شد و او حتى در مسیر مدرسه نیز در امان نبود. در طى این مدت براى آنكه در روحیه دخترم خللى وارد نشود همه گونه امكاناتى برایش فراهم نمودم تا بلكه غائله ختم گردد و در نهایت نیز ناچار شدم فرزند اولم را از همسرش سعید جدا كرده و طلاقش را دنبال كنم. ‌ ‌

ولى حتى این مساله نیز مشكل را حل نكرد و بالاخره كار به بازداشت این جوان هوسران توسط پلیس و دختر معصومم كشیده شد و در نهایت روز سه شنبه با احوالى بیمار براى تحویل گرفتن فرزانه به دادگاه رفتم و با كفالت او را به خانه بازگرداندم. ‌ ‌

از همان ساعت بحث ها شدت گرفت و او را كتك زدم، طفلك صدایش در نیامد و تنها مى‌گفت من چه باید بكنم: چاره اى نداشتم و حرفهاى مردم و شنیدن سخنان اتهام گونه مرا در وضعیتى دشوار قرار داده بود. ‌ شرافتم لكه دار شده بود و از شر افكار مسموم رهایى نداشتم، در كنارش نشستم و گفتم: یا تو باید بمیرى یا من تا از این وضع رقت بار خلاصى پیدا كنیم، او پیشانى مرا بوسید و گفت من هم قادر به ادامه این راه نیستم و اگر قرار است كسى از دنیا برود من بهترین فرد هستم، چون با رفتن شما مشكلى حل نمى‌شود و سایر افراد هم گرفتار مى‌شوند. آن شب فرزانه بر خلاف همه شب ها به درخواست من در طبقه پایین خوابید، تصمیم خودم را گرفته بودم و جداً مى خواستم به زندگیش خاتمه دهم. احمد در حالتى رقت بار ادامه داد: تقریباً همه اعضا خانواده از تصمیم من اطلاع داشتند اما فكر نمى‌كردند كه این كار عملى شود. ‌ ‌

شب به كندى مى‌گذشت بارها نشستم و به چهره معصومش خیره شدم، هنگام اذان صبح مانند هر روز بیدار شدم به بالاى سرش رفتم، خواهرش را نیز بیدار كردم و سپس او را نیز بیدار كردیم. ‌ ‌

حرف‌هاى آخر بین ما زده شد براى آخرین بار گفتم بین من و تو یك نفر باید زنده بماند و فرزانه به آسودگى خوابید و خود را داوطلب مرگ كرد. براى آخرین بار صورتم را بوسید و من هم با او وداع كردم، دست‌هایش را در دست خواهرش گذاشتم و بعد با دستمال و پلاستیكى كه از قبل آماده كرده بودم جانش را گرفتم. مقاومتى نكرد، در این دقایق همه بیدار بودند و هر كدام در گوشه‌اى از خانه نـشـسته بودند، قرارمان این بود كه موضوع را خودكشى نشان بدهیم اما بعد بار پشیمانى به سراغ همه آمد و به پلیس اطلاع دادیم. ‌ ‌

دخترم قبل از مرگ بارها عذرخواهى كرد و اشتباهش را گوشزد نمود ولى همچنان معتقد بود كه اگر زنده بماند تا ابد باید بار معصیت و زخم زبان و مزاحمت را بدوش بكشد. ‌ ‌

احمد در خاتمه گفت: من دخترم را كشتم و این سخنان را براى خلاصى از گناهى كه مرتكب شـده‌ام نمى‌گویم، بلكه مى‌خواهم كسانى كه دستشان مى‌رسد این مساله را تعقیب كنند. ‌ ‌

من عبرت دیگران شوم، عبرت پدرها و مادرها و دختران جوان و افراد بى‌غیرتى كه به سادگى با شرافت خانواده‌ها بازى مى‌كنند. ‌دامادم در وقوع این ماجرا موثر بوده و اگر شیطان درون او این همه عذاب را به ما تحمیل نكرده بود امروز فرزانه به مدرسه مى‌رفت و از مسوولان مى‌خواهم كه او را نیز به مجازات اعمالش برسانند. ‌

‌دخـتـرم فریب رفتارها و حرف‌هاى دروغ و داستان‌پردازى‌هاى دامادم را خورد و در روزهاى آخر براى نجات ما خود را به او علاقه مند نشان مى‌داد اما مى‌دانستم كه فرزانه براى رهایى خود از دست اتهام‌هاى مردم به این سو رفته است. ‌ ‌

پیكر این دختر دانش آموز به خاك سپرده شد و پدر و خواهرش با قرار قانونى روانه زندان شدند و تحقیقات بیشتر در این زمینه ادامه دارد.((نظرخود را درباره این خبر و تعصبات نابجادربعضی خانواده هاواینکه آیا بهتر نبوداین پدر ازدامادهوسران وپست خود شکایت به قانون میکرد نه اینکه دختر خود را بکشد

برچسب ها قتل , دختر جوان , هوس بازی ,
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    نظر شما درباره مطالب و طراحی سایت چیست؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 762
  • کل نظرات : 191
  • افراد آنلاین : 9
  • تعداد اعضا : 360
  • آی پی امروز : 237
  • آی پی دیروز : 89
  • بازدید امروز : 525
  • باردید دیروز : 427
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 525
  • بازدید ماه : 2,348
  • بازدید سال : 34,035
  • بازدید کلی : 1,212,430
  • کدهای اختصاصی
    دانلود نرم افزار
    firefox
    New Version
    Google Chrome
    New Version
    Internet Explorer
    New Version
    IDM
    New Version
    Orbit
    New Version
    kaspersky
    New Version
    ESET NOD32
    New Version
    FlashGet
    New Version
    LimeWire
    New Version
    Alcohol 120%
    New Version
    Nero
    New Version
    K-Lite Codec Pack
    New Version
    WinRAR
    New Version
    Babylon
    New Version
    JetAudio
    New Version
    Winamp
    New Version
    CuteFTP
    New Version
    Yahoo! Messenger
    New Version
    TuneUp
    New Version
    WinZip
    New Version

    Site Logo
    Download Logo
    IranianBoy.Ir

    Imporant
    ارسال پیام
    IranianBoy.Ir